به گزارش خبرگزاری مهر، انتخابات پارلمانی آلمان یکی از مهمترین انتخابات ها در این کشور بوده و سرنوشت سازترین آنها است چرا که طی آن نظام سیاسی که قرار است برای چهارسال آینده این کشور را اداره کند مشخص می شود. آلمان بعنوان یکی از سه کشور محوری اتحادیه اروپا در کنار انگلیس و فرانسه، نقش بسزایی در مناسبات منطقه ای و جهانی ایفا می کند. نظر به اینکه این کشور یکی از طرفین مذاکره غربی در مورد پرونده هسته ای ایران است، روی کار آمدن صدراعظم جدید در این کشور در روند آتی این مذاکره نیز تاثیر گذار خواهد بود.
کارشناس مطالعات آلمان یکی از ویژگیهای انتخابات دوره هفدهم پارلمان آلمان را حضور متفاوت جوانان می داند. به گفته وی با اینکه متوسط سن رای دهندگان در آلمان بالای 30 سال بوده و میزان رای دهندگان جوان این کشور تنها حدود 2 میلیون نفر است، اما رویکرد جدید جوانان به سیاست می تواند پتانسیل خوبی برای پیروزی برخی احزاب باشد.
نوربخش گفت: جوانان در یک رویکرد جدید که سال گذشته نظیرش در آمریکا نیز مشاهده شد، گرایش ویژه ای به سیاست پیدا کرده اند. در انتخابات اوباما ما دیدیم که نسل جوان با یک رویکرد متفاوتی که نسبت به شعارهای اوباما داشتند سراغ او رفتند، این را ما در کشورهای اروپا هم می بینیم در آلمان هم به همین صورت است و فکر می کنم اگر سیاست ها و شعارهایی که بعضی از احزاب می دهند جذاب تر باشد یعنی در این راستا قرار گیرد، حتما مشارکت جوانان را بیشتر خواهد کرد.
مدیر گروه مطالعات آلمان دانشکده مطالعات جهان در ادامه سخنان خود خاطرنشان کرد: نظر سنجی ها در جامعه آلمان نشان می دهد که جوانان به دلیل افزایش بیکاری، مسائل مالی، مشکلات تشکیل خانواده و نبود یک خانواده منسجم دچار یک بحران اجتماعی شده اند.
از سوی دیگر میزان فرار دانش آموزان از مدارس در شهرهای آلمان افزایش پیدا کرده بطوری که در بعضی از شهرها آنها پلیس مدارس گذاشته اند یعنی در ساعاتی که بچه ها در مدرسه اند، یک پلیس در خیابان ها می گذارند که اگر کسی در سن مدرسه ببینند جلویش را می گیرند و سوال می کنند شما اینجا چه کار می کنید؟ چون فرار افزایش پیدا کرده است.
همه اینها یک نوع حالت اپوزیسیون و موضع انتقادی را در بین جوانان ایجاد کرده است. آنها به مساله جنگ و ترور هم خیلی گرایش مثبتی ندارند به همین دلیل سیاست های دولت ها هم بیشتر مورد انتقاد جوان ها است تا میان سال ها.
به گفته دکتر نوربخش جوانان این کشور در قالب بعضی از احزاب هم فعالیتهایشان را شروع کرده اند، مثلا در دفاع از حقوق مهاجرین و برخورد با خارجی ها در این مورد که آنها نیز شهروند باشند و رفتار درستی که در حقیقت حقوق هر انسانی است، با آنها بشود. این قشر در حقیقت حزب هایی را تشکیل داده اند که این شعارها را تبلیغ می کند و با این شعارها در مقابل این ایده که هر کس آلمانی نیست پس خارجی بوده و شهروند درجه 2 است، ایستاده اند.
رییس مرکز بین المللی مطالعات دین یادآور شد: ما می بینیم که چند سالی است جشنواره هایی بین المللی در آلمان برگزار می شود که شرکت کنندگان با لباس محلی خودشان، غذای محلی و فرهنگ خودشان می آیند برنامه اجرا می کنند اینها حاصل فعالیت جنبش های معروفی است در آلمان تا حالت خارجی بودن را کاهش بدهند و این بیشتر جوانان هستند که در این قضیه فعال شده اند در حالیکه قبلا به این شکل نبوده است.
وی افزود: یکی دیگر از تفاوتهای این دوره از انتخابات پارلمانی حضور پررنگ مهاجران در آن است. امروز با وجود تغییرات بوجود آمده در جامعه آلمان مشکل تبدیل شدن به شهروند درجه یک در این کشور کماکان از مهمترین مسائل مطرح برای مهاجران است. در حال حاضر حدود دو میلیون ترک در آلمان زندگی می کنند که فقط حدود 750 هزار نفر از آنها توانسته اند شهروند آلمانی شوند یعنی بیش از یک میلیون و 200 هزار نفر از ترک ها هستند که نتوانسته اند بعنوان شهروند به رسمیت شناخته شوند، یعنی در جامعه این فضای فرهنگی و حقوقی هنوز ایجاد نشده است که آنها را وارد خودش کند.
البته دولت نیز این انتقاد را دارد که خارجی ها این کشور را وطن خودشان نمی دانند بلکه خود را همیشه مسافری می دانند که می خواهند پولی بگیرند و برگردند به وطن اصلی؛ به اعتقاد دولت آلمان این افراد نیز باید دیدگاه هایشان را تغییر داده و اگر می خواهند در این کشور بمانند باید مثل یک آلمانی در خدمت این کشور باشند که مطلب درستی هم هست.
اما با وجود این ما می بینیم مهاجران با وجود تلاشی که می کنند برای این همگرایی، باز از حقوق کمتری برخوردارند و در جامعه به مشارکت گرفته نمی شوند؛ این آمار در مورد ترک ها بیشتر است و در مورد مهاجران کشورهای اروپایی دیگر که به آلمان آمده اند کمتر است یعنی آنها بیشتر جذب می شوند چون خودشان را اروپایی می دانند ولی مهاجران دیگر نقاط
جهان کمتر جذب می شوند.
دکتر نوربخش تاکید کرد: در این میان ایرانی ها البته آمار بهتری را دارند؛ ایرانی ها توانستنه اند مشارکت بیشتری داشته و در سطوح شغلی بالا، تحصیلات بالا کسب و فعالیت کنند، تا جایی که حتی در مناصب دولتی وارد شوند. ایرانیهای مقیم آلمان در احزاب این کشور به خصوص حزب سوسیال دمکرات و حزب سبز اینها فعال اند حتی کاندیدا شده و در بعضی از ایالت ها به خصوص ایالت هامبورگ موفقیتهایی نیز داشته اند.
این شاید برمی گردد به فرهنگ بالای ایرانی ها که می تواند با حفظ هویت خودشان با فرهنگی که میزبان آنها است همگرایی داشته باشند، زبان را یاد بگیرند تخصص های لازم را فرا بگیرند ولی بسیاری از این مهاجرین چنین توانایی هایی را ندارند یا نوع مهاجرین از درجه پایین اقشار جامعه بوده مثلا کارگر بوده اند یا به دلیل فقر آمده اند به هر حال نوع مهاجرین همیشه مشکل ساز بوده است اما ایرانی ها که بیشتر به دلیل تجارت یا تحصیل رفته اند طبعا ظرفیت بیشتری برای برقراری ارتباط با جامعه داشته اند، این را من شخصا از چند مسئول آلمانی شنیده ام که ایرانی ها در این زمینه مشکل ساز نبوده اند و آنها هیج مشکلی با ایرانی ها نداشته اند.
مدیر مرکز مطالعات بین المللی دین ادامه داد: بحث خارجیها بحث مهمی در جامعه آلمان است. در این انتخابات هم بحث مهاجرین مهم است اگرچه رای مهاجرین در انتخابات چندان زیاد نیست چون اکثر مهاجرین هنوز شهروند نشده اند، از میان پنج شش میلیون مهاجر شاید میزان رای یک تا یک و نیم میلیون بیشتر رای نباشد؛ ولی بالاخره ممکن است در بعضی از ایالت ها موثر باشد و تاثیر بگذارد.
بنابراین برای بعضی از احزاب بزرگ شاید خیلی مهم نباشد و خیلی سراغ آنها نمی روند که جذب کنند و در بخش های دیگری سرمایه گذاری می کنند. ولی برای برخی از احزاب کوچکتر چون این جزء آرمان هایشان بوده شاید مهم باشد.
در این میان سوالی پیش می آید که پس تکلیف کسانی که آنجا هستند، مقیم اند ولی شهروند نیستند چیست یعنی در هیچ چیز دخالت ندارند؟ در پاسخ باید گفت نه، فقط در یکی دو سال گذشته به مهاجران اروپایی که هنوز شهروند نشده اند اجازه داده اند در بعضی از انتخابات بین المللی یا برخی از انتخابات نهادهایی که در ایالت ها صورت می گرفته اجازه داشتند شرکت کنند ولی در انتخابات رسمی همچنان فاقد رای هستند، منتها فعالیت می کنند در فعالیت های سیاسی یا در تظاهرات ها شرکت می کنند ولی در مرحله ای که به رای برسند متاسفانه چنین امکانی هنوز فراهم نشده است.
دکتر نوربخش در مورد اتباع ایرانی که توانسته اند در زمینه سیاسی فعالیت داشته و در زمینه های اجرایی نیز به موفقیت هایی برسند گفت: ایرانی ها آنجا طیف های مختلفی هستند بخشی از آنها دانشجو بوده اند که برای تحصیل رفته و مانده اند، بخشی تجار هستند که از سالها پیش رفته اند و در کار تجارت محصولاتی مانند فرش اند و آنجا ماندگار شده اند، بخشی نیز مهاجرین جدیدی هستند که پناهنده های سیاسی و یا اجتماعی اند.
از سوی دیگر انگیزه های هر کدام از این افراد نیز مختلف است؛ بخشی از اینها به حزب ها نزدیک می شوند تا فعالیت های سیاسی خود در مورد ایران را انجام دهند ولی بخش زیادی از آنها چون شهروند شده اند و ایرانی ها هم این روحیه را دارند که هر کجا می روند تلاش می کنند برای آن جامعه مفید باشند. اصولا این خصلت ایرانیها است که فقط برای کشور خودشان کار نمی کنند، بلکه یک نگاه کلان بشری داشته و خدماتی که در هر کشوری در این راستا انجام داده اند قابل توجه بوده است یعنی هر جایی که توانسته اند خدمت کرده اند.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران سخنان خود را اینگونه ادامه داد: من فکر می کنم این روحیه و فرهنگ ایرانی که وجود دارد باعث شده ایرانی ها هر جایی که باشند خود را محدود به پول و ثروت نکرده و به عنوان عضوی از همان جامعه موثر باشند.
البته نوع مهاجر هم در بخش هایی این سطح بالا برای ما خوب نیست. متاسفانه وقتی ما آمار بخش زیادی از تحصیل کرده ها را داریم که در آن جامعه مفیدند، اما این مساله تاثیری بر کشور موطن آنها ندارد. این برای ما یک خسارت است که آنها را از دست داده ایم و اگر جامعه ما بتواند سیاست هایی را اتخاذ کند که اینها برای جامعه خودشان هم مفید باشند، یا بتوانند برگردند یا اگر نمی توانند لااقل از خدمات آنها استفاده کنیم، این فایده دو سویه می شود.
در بحث تجارت هم ما این مشکل را داریم ایرانی ها میلیاردها دلار سرمایه در کشورهای اروپایی دارند. متاسفانه اینها سرمایه هایی هستند که برای ایران هیچ استفاده ای ندارند. بنابراین این مشارکت برای ما مایه افتخار است چرا که ایرانی ها هر جای جهان منشا خیر و خدمات بوده و فعالیت های بشر دوستانه در علم و اقتصاد داشته اند اما ما هم باید بررسی کنیم ببینیم که چگونه می توانیم از این پتانسیل های مفید استفاده کنیم.
نظر شما